خشکیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پژمردن، پژمردهشدن ۲. خشک شدن، خوشیدن، بیطراوتشدن، بیآب شدن، خشکیده شدن، تفتیده شدن ≠ سبز شدن ۳. بیآب شدن ۴. منجمد شدن، یخ زدن ۵. مات بردن، مبهوت شدن، متحیرشد
بهتفرهنگ مترادف و متضاد۱. تحیر، تعجب، حیرت، خیرگی، خیره، شگفتی، گیجی ۲. ماتزده ۳. حیرت کردن، خیره شدن، شگفت زده شدن، متحیر ماندن