تعاونفرهنگ مترادف و متضاد۱. تعاضد، خودیاری، دستگیری، همدستی، همیاری، یاری ۲. خودیاری کردن، همیاری کردن
دستگیریفرهنگ مترادف و متضاد۱. تعاون، غوث، کمک، مدد، مساعدت، معاضدت، همدستی، یاری ۲. بازداشت، توقیف ۳. ارشاد، هدایت
همدستیفرهنگ مترادف و متضاداتحاد، اتفاق، تعاون، دستگیری، سازش، شراکت، کمک، مصاحبت، ، معاضدت، معاونت، ، همراهی، ، یاری