تضریبفرهنگ مترادف و متضاد۱. دوبهمزنی، سخنچینی، فتنهانگیزی، نمامی ۲. سعایت کردن، سخنچینی کردن، فتنه برانگیختن
تخریب کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ویران کردن، خراب کردن، منهدم ساختن ۲. نابود کردن، از بین بردن ۳. خرابکاری کردن
چغلیفرهنگ مترادف و متضاد۱. شکایت، شکوه، شکوائیه ۲. بدگویی، تضریب، سخنچینی، سعایت، نمامی ۳. غیبت ۴. گزارش
بنیانکنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تخریبگر، ریشهکن، ویرانگر، مخرب، ویرانساز ≠ آبادگر ۲. بنیادسوز ≠ بنیانگذار
خراب کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تخریب کردن، ویران ساختن ≠ آباد کردن، ساختن، تعمیر کردن، مرمت کردن ۲. از حیز انتقاع انداختن، ازکارانداختن، اسقاط کردن ≠ بهکار انداختن، روبهراه کردن ۳. تباه سا