تصفیهفرهنگ مترادف و متضاد۱. تزکیه، تهذیب ۲. پالایش ۳. پاکسازی، فیلتر ۴. تفریغحساب، رفع اختلاف ۵. پاک کردن، پالودن، صاف کردن ≠ آلودن ۶. رفع اختلاف کردن
تصفیه کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پاک کردن، پالودن ۲. صاف کردن ۳. پالایش کردن ۴. پاکسازی کردن، فیلتر کردن ۵. رفع اختلاف کردن ۶. تفریغ حساب کردن، تسویهحساب کردن
مستهلک شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. نیست شدن، نابود شدن، محو شدن، ازمیان رفتن، هلاک شدن، معدوم شدن ۲. به تدریج دین اداشدن، تادیه شدن (تدریجی قرض) ۳. فرسودهشدن ۴. مستحیل شدن
پاکیفرهنگ مترادف و متضادپاکدامنی، پاکیزگی، تصفیه، تطهیر، تمیزی، خلوص، درستی، صفا، طهارت، طهر، عصمت، عفت، نظافت ≠ پلیدی
پاکسازیفرهنگ مترادف و متضاد۱. اخراج ۲. پالایش، تصفیه ۳. ازاله، تنقیه، زدایش ۴. تخلیه، تطهیر، تنظیف، نظافت ۵. تزکیه
تزکیهفرهنگ مترادف و متضاد۱. اصلاح، پاکسازی، تربیت، تصفیه نفس، تطهیر، تهذیب، خلوص ۲. پاکیزه کردن، پاکیزه گردانیدن ۳. زکات دادن