معنی تصریة | واژه یاب

جست‌وجوی مشابه

۱. آشکارایی، آشکارگویی، تاکید، وضوح ≠ تلمیح، تلویح ۲. آشکار گفتن، صریح بیان کردن

آشکارگفتن، صریح گفتن، با صراحت گفتن، فاش کردن(مطلب)، بالصراحه گفتن

آشکارا، بالصراحه، صراحتاً، مصرحاً ≠ تلویحاً

۱. برگردانیدن، ۲. صرف کردن ۳. تحول، تغییر ۴. صرف ≠ نحو ۵. مشتقسازی

۱. تزکیه، تهذیب ۲. پالایش ۳. پاکسازی، فیلتر ۴. تفریغحساب، رفع اختلاف ۵. پاک کردن، پالودن، صاف کردن ≠ آلودن ۶. رفع اختلاف کردن

پاکسازی، تصفیه، تهذیب ≠ آلایش

پاکدامنی، پاکیزگی، تصفیه، تطهیر، تمیزی، خلوص، درستی، صفا، طهارت، طهر، عصمت، عفت، نظافت ≠ پلیدی

غیرصریح، ضمنی، تلمیحی ≠ تصریحی

بالصراحه، بیپرده، تصریحاً، رک، صریحاً، صریح ≠ تلویحی، درلفافه

آشکارا، بهوضوح، بهتصریح، باصراحت، رک، تصریحاً، صراحتاً، صریحاً، واضح ≠ تلویحاً