تصدیعفرهنگ مترادف و متضاد۱. اذیت، تزاحم، دردسر، زحمت، صداع، مزاحمت ۲. درد سر دادن، باعثزحمت شدن، مزاحم شدن، مصدع شدن
تصدیقفرهنگ مترادف و متضاد۱. اذعان، اعتراف، اقرار، پذیرش، تایید، تسجیل، تصویب، صحه، قبول، قبولی ≠ تکذیب ۲. اجازه، پروانه، جواز، دیپلم، کارنامه، گواهی، گواهینامه
تصدیق کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تایید کردن ≠ تکذیب کردن ۲. پذیرفتن، قبول کردن ۳. اذعان داشتن، اعتراف کردن، اقرار کردن ۴. گواهی دادن، شهادت دادن
تودیعفرهنگ مترادف و متضاد۱. بدرود، خداحافظی، وداع ۲. بدرود گفتن، خداحافظی کردن، وداع کردن ۳. امانتگذاری، ودیعه ۴. ودیعهگذاشتن
اذیتفرهنگ مترادف و متضادآزار، آزردن، ایذاء، ایذاء، تاذی، تصدیع، تعب، تعذیب، جفا، رنج، رنجه، زجر، زحمت، ستوهی، شکنجه، عذاب، عنا، محنت، مزاحمت
مزاحم شدنفرهنگ مترادف و متضادزحمتدادن، مصدع شدن، موجبات زحمت فراهم کردن، زحمتافزا شدن، اذیت کردن، دردسر دادن، مایهزحمت شدن، تصدیع دادن