تدارکفرهنگ مترادف و متضاد۱. آمادگی، پیشبینی، تامین، تجهیز، تحصیل، تمهید، تهیه، فراهم، فراهمسازی ۲. تلافی، جبران
تدارک دیدنفرهنگ مترادف و متضادآماده کردن، مهیا کردن، تامین کردن، تمهید کردن، تهیه کردن، فراهم ساختن، تهیه دیدن، فراهم آوردن، مهیا ساختن