تشریحفرهنگ مترادف و متضاد۱. تاویل، تعریف، تفسیر، توجیه، توصیف، توضیح، ۲. شرح، وصف ۳. کالبدشکافی، کالبدشناسی
تشریح کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. توضیحدادن، تبیین کردن، شرح دادن ۲. شرحه شرحه کردن، قطعه قطعه کردن، کالبد شکافی کردن
تاریخیفرهنگ مترادف و متضاد۱. قدیمی، کهن، باستانی ۲. مربوط به تاریخ ۳. مهم، بااهمیت ۴. به یاد ماندنی، فراموشناشدنی، خاطرهانگیز ۵. تاریخنگار، تاریخنویس، مورخ ۶. تاریخدان
تاریکیفرهنگ مترادف و متضاد۱. تاریکا، تیرگی، سیاهی، ظلام، ظلمت ≠ روشنایی ۲. گرفتگی ۳. بیدانشی، جهل، نادانی ≠ دانش، دانایی ۴. ابهام ۵. پیچیدگی، غموض