تشریحفرهنگ مترادف و متضاد۱. تاویل، تعریف، تفسیر، توجیه، توصیف، توضیح، ۲. شرح، وصف ۳. کالبدشکافی، کالبدشناسی
تشریح کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. توضیحدادن، تبیین کردن، شرح دادن ۲. شرحه شرحه کردن، قطعه قطعه کردن، کالبد شکافی کردن
تشریففرهنگ مترادف و متضاد۱. خلعت، مژدگانی ۲. حضور ۳. بزرگداشت ≠ خوارداشت، تحقیر ۴. شرف دادن، شریف گردانیدن
باز نمودنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تشریح کردن، توضیح دادن، شرح دادن، نشاندادن، بیان کردن، تبیین کردن ۲. شناساندن، نشان دادن ۳. گزارش کردن