تشخصفرهنگ مترادف و متضاد۱. امتیاز، اعتبار، بزرگمنشی، تعین، جاهوجلال، شخصیت، شوکت ۲. شخصیتبخشی ۳. شخصانکاری
تشخیصفرهنگ مترادف و متضاد۱. امتیاز، بازشناخت، بازشناسی، تعیین، تفکیک، تمییز، درک، فهم ۲. بازشناختن، تمیز دادن
تشخیص دادنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بازشناختن، شناختن ۲. بازشناسی کردن، شناسایی کردن ۳. تمیز دادن ۴. تعیین ماهیت کردن، پی بردن
تعینفرهنگ مترادف و متضاد۱. تشخص، تمکن ۲. بزرگی ۳. امتیاز ۴. نگرش ۵. بهچشم دیدن ۶. تشخص یافتن، تمکن یافتن