تشتتفرهنگ مترادف و متضاد۱. اختلاف، افتراق، پراکندگی، پریشانی، تفرق، تفرقه ≠ تجمع ۲. پراکنده شدن، پریشان شدن
طاسفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیمو، کچل ≠ مودار، زلفدار ۲. تشت، طشت ۳. کعب، نرد ۴. پیاله، پیمانه، ساغر، قدح ۵. تاس، کاسه ۶. لگن
پراکندگیفرهنگ مترادف و متضاد۱. افتراق، پریشانی، تشتت، تفرق، تفرقه ۲. افشان، نثار ۳. انفکاک ۴. پاچیدگی، پاشیدگی، تلاشی ۵. پریشانی، نابسامانی ۶. انتشار، شیوع، پخش ۷. تواری ≠ جمعیت