تشبثفرهنگ مترادف و متضاد۱. آویختگی، آویزش، تمسک، توسل، چنگزنی، دستاویزسازی ۲. درآویختن، چنگ زدن، متشبث شدن، دستاویزقرار دادن، متمسک شدن، متوسل شدن
تمسکفرهنگ مترادف و متضاد۱. اعتصام، بهانه، پناهبری، تشبث، توسل، دستاویزسازی ۲. چنگزدن، درآویختن، دستاویز قرار دادن، چسبیدن، تشبث کردن، متشبث شدن