تسکینفرهنگ مترادف و متضاد۱. آرامش، التیام، تخفیف، تسلی ۲. دلجویی ۳. فروکش ۴. آرامش بخشیدن، آرام کردن ۵. تسلی بخشیدن، تسلی دادن
تسکین یافتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تسکینپیدا کردن، آرام شدن، آرامش یافتن ۲. تسلییافتن ۳. التیام یافتن ۴. کاهش یافتن، فرونشستن (درد و )
تمکینفرهنگ مترادف و متضاد۱. انقیاد، تسلیم ≠ تمرد، سرپیچی، عصیان، یاغیگری ۲. اطاعت، پیروی، تبعیت، فرمانبرداری، متابعت ≠ نافرمانی ۳. احترام، بزرگداشت ۴. سازگاری ۵. بهفرمان بودن، فرمان برد
ساکن کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سکنادادن، مسکن دادن ۲. تختقاپو کردن ۳. مستقر کردن ۴. آرام کردن، فرو نشاندن، تسکین دادن
تسلیم شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تمکین کردن، تندر دادن، گردن نهادن ۲. رام شدن، مطیع شدن، منقاد شدن ≠ نافرمانی کردن، عصیان ورزیدن