ترفهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آسایش، تنآسانی، آسودن، رفاه، رفاهزدگی ۲. اسایش داشتن، آسودهبودن ۳. در رفاه بودن
چوبفرهنگ مترادف و متضاد۱. تیر، ساقه درخت، کنده ۲. ترکه، چماق، خیزران ۳. شاخه بریده درخت ۴. هیزم، هیمه