معنی ترکتاز | واژه یاب

جست‌وجوی مشابه

۱. تاختناگهانی، یورش سریع ۲. تاختوتاز، جولان ۳. تاراج، کشتار

۱. باطراوت، شاداب ≠ خشکیده، پژمرده، پلاسیده ۲. تازه، نو، جدید

۱. دنیاگریزی، از جهانبریدن، از مردم بریدن، اعراض از عالم، ترکازدواج کردن ۲. انقطاع (از دنیا و مردم)

۱. آبدار، پرآب ۲. باطراوت، تروتازه ۳. خرم، شادمان ≠ پژمرده

۱. تازه، جدید، نو ۲. باطراوت، تروتازه

۱. بیرقیب، بیمانند، بیهمال، بیهمتا، بیمثل، بیمثال، بیهمانند، عدیمالنظیر، فرد، فرید ۲. تک ۳. تکتاز، رقابتناپذیر

۱. ثلمه، چاک، درز، رخنه، سوراخ، شکاف، فاق، منفذ ۲. تروتازه، مرطوب ۳. نوعیحلوا