ترغیب کردنفرهنگ مترادف و متضادراغب ساختن، علاقهمند کردن تشویق کردن، ایجادرغبت کردن، برانگیختن، راغب کردن، علاقهمند ساختن
ترتیبفرهنگ مترادف و متضاد۱. انتظام، انضباط، نظم ۲. توالی ۳. سامان، نسق، نظام ۴. آراستگی، تنظیم ۵. دستور، رژیم، قاعده، نهاد ۶. رسم، شیوه، قانون ۷. تامین، تدارک
ترتیب دادنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سامانبخشیدن، سامان دادن، منظم کردن، نظم دادن ۲. برپا کردن، درست کردن، سازمان دادن ۳. آراستن
تحریصفرهنگ مترادف و متضاد۱. ترغیب، تشجیع، تشویق ۲. اغوا، انگیزش، برانگیختن، تحریش، تحریک، وادار، وا داشتن، وسوسه ۳. آزمندسازی، تطمیع ≠ منع
تشویق کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تحریک کردن، ترغیب کردن، تهییج کردن، راغب ساختن ۲. آفرین کردن، تحسین کردن، تشجیع کردن ≠ تنبیه کردن
برانگیختنفرهنگ مترادف و متضاد۱. به هیجانآوردن، تحریض کردن، ترغیب کردن، تشویق کردن، تهییج کردن ۲. آنتریک کردن، تحریک کردن ۳. وادار کردن، وا داشتن ۴. مبعوث کردن، زنده کردن ۵. روانه کردن