معنی ترخیم | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. دمبریدن، دنباله چیزیرا قطع کردن، مرخم کردن ۲. حذف، حذف آخرواژه

۱. ختم، رحمتفرستادن، طلب آمرزش ۲. رحم کردن، شفقتآوردن

۱. مرخصسازی ۲. خارجسازی ۳. جنس از گمرگ) ۴. مرخص کردن ۵. رخصتدهی ۶. اجازت دادن، اجازهدادن، رخصت دادن

۱. تصویر، رسم، نقش، نگارگری، ۲. رسم کردن، نگاشتن ۳. خطکشیدن، نشان گذاشتن، نشانهگذاری کردن ۴. کشیدن، رسم کردن

۱. تحریر، کتابت، نگارش ۲. نگاشتن، نوشتن ≠ تقریر

۱. اصلاح، ۲. جبران، ۳. بازسازی، تعمیر، مرمت ≠ تخریب ۴. اصلاح کردن، مرمت کردن

ترمیم، تعمیر، مرمت، نوسازی ≠ تخریب، ویران سازی، ویرانگری

ترسیم، صورتگری، طراحی، نقاشی

پرتره، ترسیم، تمثال، تندیس، شکل، شمایل، صورت، عکس، نقش، نگار