تدبیرفرهنگ مترادف و متضادپایاننگری، تمهید، چاره، چارهاندیشی، حزم، درایت، رایزنی، سیاست، شگرد، کیاست، مشورت، مشی، وسیله
تدمیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. تباهسازی، نابودسازی، هلاکت ۲. تباه کردن، نابود ساختن، نیست کردن، هلاک کردن
تدوینفرهنگ مترادف و متضاد۱. تالیف، تهیه، گردآوری، مدونسازی ۲. تالیف کردن، جمع کردن، گردآوری کردن، مدون ساختن