تخمفرهنگ مترادف و متضاد۱. بذر، برز، تخمه، دانه، هسته ۲. تخمک، نطفه، منی ۳. خایه، خصیه، گند ۴. بیضه، خاگینه، تاغ، مرغانه ۵. اصل، نژاد، نسب
نسبفرهنگ مترادف و متضاد۱. اصل، اولاد، تبار، تخمه، دودمان، دوده، گوهر، نژاد، نژاده ۲. خویشاوندی، قرابت
پشتفرهنگ مترادف و متضاد۱. پس، خلف، ظهر، عقب، ورا ۲. بیرون، خارج ۳. آنسو ۴. اولاد، تبار، تخمه، دودمان ۵. پشتیبان، حامی، کمک، معین، ملاذ، ملجا، یار، یاور ۶. امرد، کونی، مخنث، مفعول، ملو