تحلیلفرهنگ مترادف و متضاد۱. تجزیه ۲. تضعیف، گدازش، محوسازی ۳. حل کردن، گشودن، ۴. هضم کردن ۵. حلیت، روایی ۶. حلال سازی ۷. حلال شمردن، روا داشتن ≠ تحریم
تجلیلفرهنگ مترادف و متضاد۱. اجلال، احترام، بزرگداشت، تبجیل، تعظیم، تکریم ۲. بزرگداشتن ≠ تحقیر، خوارداشت
تحصیلفرهنگ مترادف و متضاد۱. آموزش، دانشآموزی، دانشاندوزی، دانشجویی، فراگیری، کسب ۲. درس خواندن، دانش اندوختن، ۳. تامین، تدارک، تملک، تهیه، حصول، دستیابی ۴. اکتساب، جمعآوری، گردآوری ≠ تد
تحصیل کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اکتساب کردن، به دست آوردن، حاصل کردن، کسب کردن ۲. درآوردن، عایدی داشتن، مداخلداشتن، درآمد داشتن ۳. دانش اندوختن، درسخواندن ۴. سواد آموختن، سواددار شدن
تجزیهفرهنگ مترادف و متضاد۱. افراز، تفکیک، جداسازی، مجزاسازی، ۲. انتزاع، انفصال، تحلیل، تفریق، تقسیم ۳. تفکیک کردن، جزءجزء کردن ≠ ترکیب ۴. جزءجزء شدن ۵. آنالیز کردن