تحقیق کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پژوهش کردن، پژوهیدن، تتبع کردن، تفحص کردن، کندوکاو کردن ۲. بررسی کردن، مطالعه کردن
تحقیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. استحقار، استخفاف، اهانت، توهین، خفت، خوارداشت، خواری، سرشکستگی، کوچکشماری، وهن ۲. خردانگاشتن، خوار داشتن، خوار کردن
تحذیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. احتراز، انذار ≠ اغرا، تحریک، تشویق، تحریض ۲. بازداری، حذر، منع ۳. بیم دادن، پرهیزاندن، باز داشتن، برحذرداشتن، ترساندن، ترسانیدن
تحریرفرهنگ مترادف و متضاد۱. انشا، ترقیم، تصنیف، کتابت، نگارش، ۲. نبشتن، نگاشتن، نوشتن ۳. آزادسازی ۴. آزاد کردن، ۵. تهذیب، سرهسازی ۶. ترجیع، غلت آواز ≠ تقریر
خوار کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تحقیر کردن، اهانت کردن ۲. به ذلت کشاندن، ذلیل کردن ۳. بیقدر کردن، بیارزش کردن
حرمت کردنفرهنگ مترادف و متضاداحترامگذاشتن، بزرگ داشتن، محترم شمردن ≠ تحقیر کردن، توهین کردن، خوار داشتن