تجهیز کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. مجهز ساختن، بسیج کردن ۲. آراستن، ساختن ۳. آماده کردن، مهیا ساختن ۴. بسیج کردن، بسیجیدن
تجاوز کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تعدی کردن، تعرض کردن، دستاندازی کردن، دستدرازی کردن ۲. حدشکنی کردن، مرزشکنی کردن ۳. اجحاف کردن، تخطی کردن ۴. هتک عصمت کردن، هتک حیثیت کردن
تجهیزفرهنگ مترادف و متضاد۱. آراستن، آماده کردن، بسیجیدن، ۲. آمادهسازی، بسیج، تدارک، تهیهبینی، مجهزسازی
تجویزفرهنگ مترادف و متضاد۱. اجازه، اذن، جواز، رخصت ۲. روایی، ۳. اجازه دادن، جایز شمردن، روا شمردن ≠ تحریم
تهیهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آماده، اندوخته، پیشبینی، تامین، تجهیز، تحصیل، تدارک، تدوین، ترتیب، تعبیه، تمهید، تنظیم، تیار، ذخیره، فراهم، مهیا ۲. آمادگی، بسیج ۳. آماده کردن، فراهم کردن، م
تخطی کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تجاوز کردن، تعدی کردن، تخلف کردن، عدول کردن ۲. تمرد کردن، سرپیچی کردن
تعدی کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ستم کردن، ظلم کردن ≠ دادگری کردن ۲. تجاوز کردن، تخطی کردن ۳. تعرض کردن، درازدستی کردن
تعرض کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اعتراض کردن، متعرض شدن ۲. پرخاش کردن، عتاب کردن ۳. تجاوز کردن، دستاندازی کردن