تجدیدفرهنگ مترادف و متضاد۱. ازسرگیری، تازگی، دوبارگی، نوسازی، نوی ۲. نو کردن، از نو ساختن ۳. نمره حد نصاب قبولی نیاوردن
تجردفرهنگ مترادف و متضاد۱. انزوا، عزلت، گوشهگزینی، گوشهگیری ۲. عدم تاهل، عزبی، بیهمسری ≠ تاهل ۳. پیراستگی ۴. وارستگی ۵. برهنگی ۶. تنهایی ۷. مجرد بودن ۸. برهنهشدن ۹. پیراسته شدن