تجاسرفرهنگ مترادف و متضاد۱. تجبر، تجری، تمرد، جسارت، خیرگی، طغیان، گردنکشی، گستاخی، یاغیگری ۲. دلیری کردن، گستاخی کردن
تمردفرهنگ مترادف و متضاد۱. تجاسر، تخطی، تخلف، سرپیچی، سرکشی، طغیان، عصیان، گردنکشی، نافرمانی، یاغیگری ≠ فرمانبرداری ۲. سرپیچی کردن، سرکشی کردن، طغیانورزیدن، عصیان ورزیدن، گردنکشی کردن،
سودافرهنگ مترادف و متضاد۱. تجارت، دادوستد، معامله ۲. تندخویی، تندمزاجی، عصبیت ۳. اگزما، جرب، حکه، گری ۴. اندیشه، خیال ۵. مالیخولیا، وسواس ۶. اشتیاق، عشق، هوس، میلشدید، میل ۷. اندیشه بی