تثبیتفرهنگ مترادف و متضاد۱. اثبات، استقرار، استواری، برقراری، تحکیم، ثابتسازی ۲. استوار داشتن، برقرار کردن، برجای داشتن
تثبیت کردنفرهنگ مترادف و متضادپابرجا کردن، برقرار کردن، ثابت ساختن، استوار کردن، برجای داشتن، محکم کردن، تحکیم بخشیدن
تربیتفرهنگ مترادف و متضاد۱. پرورش، تادیب، تعلیم، تهذیب، ۲. فرهنگ، فرهیختگی، نزاکت ۳. پروراندن، پروردن، پرورش دادن
تربیت کردنفرهنگ مترادف و متضادادب کردن، پرورش دادن، تادیب کردن، تعلیم دادن، فرهیختن، بار آوردن، پروراندن
تابعیتفرهنگ مترادف و متضاد۱. تبعه، قومیت، ملیت ۲. اطاعت، انقیاد، فرمانبرداری، پیروی، تبعیت ≠ سرکشی، نافرمانی
استواریفرهنگ مترادف و متضاداستحکام، استقامت، استقرار، پایداری، تایید، تثبیت، تحکیم، ثبات، ثبوت، حصانت، محکمی، مقاومت، وثاقت ≠ سستی، نااستواری
تغییرفرهنگ مترادف و متضاد۱. استحاله، انقلاب، تبدل، تبدیل، تحول، تطور، تعویض، دگرگونی، مسخ ≠ تثبیت ۲. عدول، برگشت، عقبگرد