تبارفرهنگ مترادف و متضاد۱. آل، خاندان، خانواده، دودمان، نسب، نسل ۲. اصل، گوهر، نژاد ۳. نابودی، هلاک، هلاکت
تیمنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تبرک، خجستگی، فرخندگی، میمنت ≠ گجستگی، نحوست ۲. همایون داشتن، فرخنده شمردن ۳. تبرک جستن