مبرا کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تبرئه کردن، بیگناه تشخیص دادن، بیگناه شناختن ۲. عاری ساختن ۳. منزه ساختن
برائتفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیگناهی، پاکی، تبرئه، معصومیت ۲. بیزاری، تنفر، نفرت ۳. خلاصی، رهایی، نجات ۴. دوری، بری ۵. اجازه، منشور ۶. حماله ۷. تبرئه شدن، رها شدن، مبرا شدن