طبفرهنگ مترادف و متضاد۱. پزشکی، طبابت ۲. علمالابدان، حرفه پزشکی ۳. درمان، معالجه ۴. درمانشناسی ۵. درمان کردن، معالجه کردن، درمانگری کردن، شفا دادن
تبادرفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیشی، تعجیل، سبقت، شتاب ۲. پیشدستی کردن ۳. شتافتن، عجله کردن ۴. پیشی گرفتن، سبقت گرفتن
تباهفرهنگ مترادف و متضاد۱. پایمال، تبه، تلف، خراب، زایل، ضایع، فاسد، هبا، منهدم، نفله، هدر ۲. مضمحل، منکوب ۳. آشفته، پریشان، نابسامان ۴. باطل ۵. نادرست، خطا، ناراست