تاکید کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اصرارورزیدن، ابرام کردن، پافشاری کردن، پایفشردن، پیله کردن، سماجت ورزیدن ۲. موکد ساختن، استواری بخشیدن
تاییدفرهنگ مترادف و متضاد۱. اثبات، اذعان، تسجیل، تصدیق، تصویب، صحهگذاری، صوابدید، قبول، گواهی، ۲. مرافقت، همصدایی، ≠ تکذیب ۳. استواری، پشتیبانی، ترهیب، تقویت ۴. کمک کردن، یاوری، یاریگری
تاکیدفرهنگ مترادف و متضاد۱. ابرام، اصرار، اصرارورزی، پافشاری، پیله، سماجت ۲. تصریح، سفارش ۳. استوار کردن ۴. موکد ساختن ۵. محکمکاری، استوارسازی
تشییدفرهنگ مترادف و متضاد۱. استحکام، استوارسازی، استواری، استحکامبخشی، تقویت ≠ تضعیف ۲. استحکام بخشیدن، استوار ساختن، تقویت کردن، مستحکم کردن ۳. بلند کردن (دیوار )
تصدیق کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تایید کردن ≠ تکذیب کردن ۲. پذیرفتن، قبول کردن ۳. اذعان داشتن، اعتراف کردن، اقرار کردن ۴. گواهی دادن، شهادت دادن
تصویب کردنفرهنگ مترادف و متضادصلاحدانستن، تایید کردن، صحه گذاشتن، رای موافقدادن، مصوب کردن، صواب دانستن
پذیرفتنفرهنگ مترادف و متضاداجابت کردن، اعتراف کردن، اقرار کردن، تایید کردن، تصدیق کردن، تقبل، قبول کردن، مطاوعت ≠ رد کردن
حاشا کردنفرهنگ مترادف و متضادابا ورزیدن، تکذیب کردن، انکار کردن، منکر شدن ≠ پذیرفتن، تایید کردن، تصدیق کردن
ملغا کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. لغو کردن، باطل کردن، ابطال کردن، بیاثر کردن ≠ تایید کردن ۲. باب کردن، متداول کردن