تادیبفرهنگ مترادف و متضاد۱. تنبیه، جزا، عذاب، عقوبت، کیفر، گوشمالی، مواخذه، مجازات ۲. ادب، اصلاح، تربیت، ۳. فرهیختن، تربیت کردن، ادب کردن، ۴. ادب آموختن
تادیب شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تنبیهشدن، به کیفر رسیدن، گوشمالی شدن، مجازاتشدن ۲. ادب آموختن، تربیت شدن، فرهیختن
تادیب کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تنبیه کردن، مجازات کردن، گوشمالی دادن، کیفر دادن ۲. ادب آموختن، ادب کردن، تربیت کردن ۳. فرهیخته کردن، فرهیختن
مجازاتفرهنگ مترادف و متضادتادیب، تقاص، تنبیه، توبیخ، جزا، سزا، سیاست، عقاب، عقوبت، کیفر، گوشمال، گوشمالی ≠ پاداش
ادبفرهنگ مترادف و متضاد۱. تادیب، تنبیه، ۲. ادبیات، فرهنگ ۳. پاس، رعایت، متانت، نزاکت ۴. آیین، رسم، روش، نهاد
پرورشفرهنگ مترادف و متضاد۱. تادیب، تربیت، تعلیم ۲. آموزش ۳. بارآوردن، پروراندن ۴. خوراک، طعام، غذا ۵. پرواربندی