بیشرمفرهنگ مترادف و متضادبیآزرم، بیحیا، بیعار، پررو، بیچشمورو، چشمدریده، دریده، شوخچشم، گربز، گستاخ، وقیح ≠ باحیا
بیدرمانفرهنگ مترادف و متضادبیچاره، درمانناپذیر، شفاناپذیر، بهناشدنی، علاجناپذیر، غیر قابلعلاج ≠ درمانپذیر، علاجپذیر
بیرمقفرهنگ مترادف و متضاد۱. بینا، ناتوان، ضعیف، بیتابوتوان، شل، بیحال ≠ پرتوان ۲. رقیق، آبکی ۳. ناچیز
بیآزرمفرهنگ مترادف و متضادبیحیا، بیشرم، پررو، جری، جسور، چشمدریده، شوخ، گستاخ ≠ باحیا، آزرمگین، آزرمناک