بیخودفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیهوش، سرمست، مجذوب، مدهوش، مست ≠ بهوش ۲. بیهوده ۳. باطل، پوچ ۴. بیجهت، بیسبب، بیدلیل ۵. نامطلوب، بهدردنخور، بد، بیمصرف
بیخردفرهنگ مترادف و متضادبیشعور، بیعقل، بیفراست، تهیمغز، کمخرد، مجنون، نادان، نافرزانه، نفهم ≠ بخرد، خردمند، فرزانه
بیجافرهنگ مترادف و متضاد۱. بیخود، بیفایده، بیهوده ۲. بیمناسبت، نابههنگام، بیمورد، بیموقع، بیوقت، بیهنگام ۳. نابجا، نادرست، ناروا، ناشایست، ناصواب ۴. نامتناسب، نامناسب ۵. ناموجه، ناوارد