بیحیافرهنگ مترادف و متضادبیآزرم، بیادب، بیشرم، پررو، جسور، چشمدریده، دریده، رسوا، شطاح، شوخ، شوخچشم، گربز، گستاخ، وقیح ≠ آزرمگین، باحیا
بیحاصلفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیبر، بیثمر، بیفایده، بینتیجه، بیهوده ≠ پرحاصل، مفید ۲. عبث، هرز، هرزه ≠ مفید، موثر
بیحالفرهنگ مترادف و متضاد۱. علیل، فرتوت، ناتوان ≠ توانمند ۲. بیحس، بیرمق، رخو، سست، شل، لش، وارفته ۳. ضعیف، عاجز ≠ توانمند، قوی ۴. تنآسا، تنبل، تنپرور ≠ کوشا ۵. مدهوش ۶. بیذوق ≠ باذوق،
بیحالیفرهنگ مترادف و متضاد۱. تنآسانی، تنپروری، رخوت، سستی، ضعف، فتور، کسالت، وهن ≠ توانمندی ۲. بیعرضگی، وارفتگی ۳. بیدلی، خمودی ≠ زندهدلی
بیآزرمفرهنگ مترادف و متضادبیحیا، بیشرم، پررو، جری، جسور، چشمدریده، شوخ، گستاخ ≠ باحیا، آزرمگین، آزرمناک