بیحسابفرهنگ مترادف و متضاد۱. بسیار، بیاندازه، بیحد، بیشمار، بیمر، نامعدود ≠ حسابشده، معدود ۲. ستمگر، ظالم، ظلمپیشه، متعدی ≠ دادگر، منصف ۳. غیرعادی، نادرست، ناصواب، نامعقول ≠ معقول
بیحیافرهنگ مترادف و متضادبیآزرم، بیادب، بیشرم، پررو، جسور، چشمدریده، دریده، رسوا، شطاح، شوخ، شوخچشم، گربز، گستاخ، وقیح ≠ آزرمگین، باحیا
بیآزرمفرهنگ مترادف و متضادبیحیا، بیشرم، پررو، جری، جسور، چشمدریده، شوخ، گستاخ ≠ باحیا، آزرمگین، آزرمناک