105 مدخل
بدنام، بیغیرت، بیناموس، رسوا، فرومایه، مفتضح ≠ آبرومند، آبرودار
بدنام کردن، رسوا کردن، مفتضح ساختن، بیاعتبار ساختن
افتضاح، بدنامی، رسوایی، عار، فضاحت، فضیحت ≠ آبروداری، آبرومندی
قشقرق راه انداختن، جنجال و هیاهو کردن
آبرودار، آبرومند، باحیثیت، محترم، معتبر ≠ بیآبرو
بیآبرویی، بیعرضی، بیناموسی، پستی، رذالت، نانجیبی ≠ شرافت
بیآبرو، بیشرف، بیعصمت، بیعفاف، بیناموس ≠ آبرودار، باآبرو
بیآبرو، بیشرف، بیعرض، بیعصمت، بیعفت، بیغیرت، فاسق ≠ عفیف
بدنامی، بیآبرویی، تفضیح، رسوایی، فضاحت
افتضاح، بیآبرویی، تفضیح، رسوایی، فضیحت ≠ خوشنامی