برانگیختنفرهنگ مترادف و متضاد۱. به هیجانآوردن، تحریض کردن، ترغیب کردن، تشویق کردن، تهییج کردن ۲. آنتریک کردن، تحریک کردن ۳. وادار کردن، وا داشتن ۴. مبعوث کردن، زنده کردن ۵. روانه کردن
آشناییفرهنگ مترادف و متضاد۱. دوستی، موانست، مودت ۲. خویشاوندی، قرابت ۳. آگاهی، شناخت، شناسایی، معارفه ≠ بیگانگی، غربت