معنی بیدق | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. پیاده شطرنج، پیاده ≠ سوار ۲. بیرق ۳. اختر، ستاره، کوکب، نجم ≠ قمر ۴. بلد، بلدچی، راهنما ≠ نابلد

بیتوجه، بیمبالات، سربههوا ≠ دقیق

بیتوجهی، بیمبالاتی، سربههوایی ≠ دقت

بدشگون، شوم، نافرخ، نحس ≠ خوشقدم، فرخپی، مبارکپی

ناسازگار، سرکش، بدرام ≠ خوشقلق

بدعهد، پیمانشکن، سستپیمان ≠ خوشقول

بیتوجه، بیدقت، بیفکر، بیملاحظه، سهلانگار، لاابالی، لاقید ≠ متوجه، محتاط، ملاحظهکار

۱. بیدقت، سهلانگار، مسامح ۲. سهلانگارانه، تسامحآمیز ۳. بیاساس، نسنجیده، بیپایه ≠ سنجیده ۴. سطحی ≠ عمقی ۵. بیتامل ۶. بیهوده، یاوه ۷. سبکسرانه

کارسرسری، کار بیدقت

۱. بیپروایی، بیملاحظگی ۲. بیتوجهی، بیدقتی، سهلانگاری ۳. لاابالیگری، لاقیدی

بازیگوش، بیتوجه، بیقید، بیبندوبار، لاابالی، بیدقت، بیمبالات، غافل، لاقید ≠ سربهزیر، دقیق، مراقب