بیابانیفرهنگ مترادف و متضاد۱. صحرایی، کویری، ریگزاد ≠ دشتی ۲. باغی ۳. وحشی، غیراهلی ۴. نامتمدن، بدوی ۵. بیاباننشین ۶. راننده برون شهری
بیابانفرهنگ مترادف و متضادشورهزار، بادیه، بدو، برهوت، تیه، دشت، صحرا، صحرایبیآبوعلف، فلات، قفر، نجد، وادی، هامون ≠ آبادی
بیزبانفرهنگ مترادف و متضاد۱. ابکم، اصم، الکن، گنگ، لال ۲. خاموش، ساکت ≠ گویا، زباندار ۳. خجالتی، خجول ۴. بیعرضه
بابافرهنگ مترادف و متضاد۱. اب، پدر، والد ≠ ام، مادر، مام ۲. شخص، کس ۳. فلانی، مردک ۴. یارو، طرف، فلانی ۵. بزرگ ۶. پیر، پیرمرد ≠ پیرزن، ننه ۷. پیر، مرشد، مراد ۸. خدمتکار ۹. خدمتگزار
باغیفرهنگ مترادف و متضاد۱. سرکش، نافرمان، یاغی، ظالم ≠ رام، فرمانبردار ۲. بستانی، بوستانی ≠ صحرایی، بیابانی
بیابانگردفرهنگ مترادف و متضاد۱. بادیهپیما، بادیهنشین، بدوی، بیاباننورد، چادرنشین، صحراگرد، صحرانشین، بیابانپو، بیاباننورد ۲. بیابانی، صحرایی، وحشی ≠ شهرنشین، شهری