بردهفرهنگ مترادف و متضاد۱. اسیر، بنده، خادم، زرخرید، عبد، عبید، غلام، کنیز، مملوک ≠ آزاد، حر ۲. مطیع، گوشبهفرمان ۳. هواخواه افراطی
بندهفرهنگ مترادف و متضاد۱. عبد، عبید، مربوب، مملوک ≠ آزاد، آزاده، حر ۲. آفریده، مخلوق ۳. چاکر، خادم، خدمتکار، خدمتگزار، غلام، گماشته، مستخدم، نوکر ۴. اسیر، برده، زرخرید ≠ آزاد، آزاده،
خوشفرهنگ مترادف و متضاد۱. خوب، نیکو، نیک ≠ بد ۲. خشنود، خوشحال، خوشدل، شاد، شادمان، مبتهج، مسرور ≠ ناخوش، ناشاد ۳. باصفا، خرم، مصفا، نزه ≠ بیصفا، بیطراوت ۴. شیرین، نغز ۵. آسوده، بیخیا
بردهفرهنگ مترادف و متضاد۱. اسیر، بنده، خادم، زرخرید، عبد، عبید، غلام، کنیز، مملوک ≠ آزاد، حر ۲. مطیع، گوشبهفرمان ۳. هواخواه افراطی
بندهفرهنگ مترادف و متضاد۱. عبد، عبید، مربوب، مملوک ≠ آزاد، آزاده، حر ۲. آفریده، مخلوق ۳. چاکر، خادم، خدمتکار، خدمتگزار، غلام، گماشته، مستخدم، نوکر ۴. اسیر، برده، زرخرید ≠ آزاد، آزاده،
بودنفرهنگ مترادف و متضاد۱. وجود داشتن، هستن ≠ عدم، نبودن ۲. حاضر بودن ≠ غایب بودن ۳. درحیات بودن، زنده بودن ≠ مردن ۴. زندگی کردن، زیستن ۵. اقامت داشتن، سکونت داشتن ۶. وجود، هستی ≠ عدم