بلندفرهنگ مترادف و متضاد۱. دراز، طولانی، طویل ≠ کوتاه، قصیر ۲. رفیع، شاهق، مرتفع ≠ کوتاه ۳. شامخ، عالی، متعالی، منیع، والا ≠ پست ۴. بم ≠ زیر ۵. افراخته، افراشته، کشیده ۶. رسا ≠ نارسا
بلند شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ایستادن ≠ نشستن ۲. برخاستن، پا شدن ≠ نشستن، فرود آمدن ۳. دراز شدن، قد کشیدن ۴. رشد کردن ۵. برپا شدن ۶. متصاعد شدن ۷. اوجگرفتن، صعود کردن ۸. برافراختن، برافرا
بلند کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بالا بردن، بر داشتن ۲. دزدیدن، ر بودن، کش رفتن ۳. بیدار کردن ۴. کسی را برای مباشرت بردن ۵. شدتدادن، رساتر کردن ۶. ایجاد کردن، برپا کردن ۷. برکنار کردن، خلع ک
باندفرهنگ مترادف و متضاد۱. جماعت، جمعیت، جوخه، حزب، دسته، گروه، هیات ۲. خطسیر، گذرگاه، ۳. فرودگاه، مطار ۴. نوار، رشته، لفافه ۵. موجرادیو، طول موج ۶. هر یک از بلندگوهایسیستم صوتیتصویری
حمیتفرهنگ مترادف و متضادآزادگی، آزادمنشی، بزرگواری، بلندهمتی، پایمردی، تعصب، جوانمردی، حریت، رادی، عرق، عصبیت، غیرت، غیرتمندی، فتوت، مروت ≠ ناجوانمردی
سماحتفرهنگ مترادف و متضاد۱. بخشش، بخشندگی، بلندهمتی ۲. جوانمردی ۳. نیکوئی ۴. تساهل، اغماض، گذشت، ملایمت
مناعتفرهنگ مترادف و متضاد۱. بزرگمنشی، بلندنظری، بزرگواری، بلندهمتی، عزتنفس، والاهمتی ۲. بلندنظر بودن ۳. طبع عالیداشتن