بیقانونیفرهنگ مترادف و متضاد۱. آنارشی، هرجومرج، بلبشو، شلوغی ۲. بیرسمی ۳. بیسالاری ۴. بینظمی، بیضابطگی
اغتشاشفرهنگ مترادف و متضاد۱. آشوب، انقلاب، بلوا، تنش، شورش، قیام، نهضت ۲. بلبشو، هرجومرج ۳. جنجال، سروصدا، همهمه ۴. اختلال، پریشانی ≠ آرامش
بر افتادنفرهنگ مترادف و متضاد۱. از میان رفتن، نابود شدن، نابود گشتن، نیست شدن، ورافتادن ≠ روآمدن ۲. ملغا، منسوخ گشتن، منسوخ شدن، متروک شدن ≠ متداول شدن، رایج گشتن، بابشدن ۳. قلعوقمع شدن، من