7 مدخل
بدکینه، کینهتوز، کینخواه، کینآزما، انتقامجو، کینکش ≠ معفو
بیغرض ≠ کینهتوز، کینهورز
هرچند، اگرچه
۱. سمج، کنه، مصر ۲. انتقامجو، بدکینه، کینهجو، منتقم ≠ باگذشت
بااینحال، باوجوداین، معالوصف
باوجوداین، معالوصف، بااینهمه، معذلک، لیک