بخلفرهنگ مترادف و متضاد۱. حسد، رشک ۲. امساک، خست، زفتی، لئامت، مالپرستی ۳. بخیل بودن ≠ سخاوت، کرم، بخشش ۴. تنگچشمی
تعویضفرهنگ مترادف و متضاد۱. تاخت، تبادل، تبدل، تبدیل، تغییر، دگش، عوض، مبدل، معاوضه ۲. عوض کردن، بدل کردن ۳. پناه جستن
محبت داشتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. علاقهمند بودن، مهر ورزیدن، مهربانی کردن ۲. مورد تفقد قرار دادن، عنایت کردن، بذل محبت کردن