بصیرتفرهنگ مترادف و متضادآگاهی، بینایی، بینش، دانایی، روشنبینی، زیرکی، عاقبتبینی، مالاندیشی، نهانبینی، هوشیاری
بایرفرهنگ مترادف و متضاد۱. کویر، لمیزرع، موات، نامزروع، هامون ۲. خراب، نامسکون، ویران، ویرانه ≠ آباد، دایر، معمور
بینشفرهنگ مترادف و متضادبصیرت، بینایی، خرد، آگاهی، دانش، درک، دید، شعور، شناخت، فرهنگ، فضل، کمال، معلومات، وقوف
بینافرهنگ مترادف و متضاد۱. بصیر، دانا، عالم، مبصر ≠ نادان ۲. بیننده، دیدهور ۳. مستبصر ≠ نابینا، کور، اعمی
زیرکیفرهنگ مترادف و متضادبصارت، بصیرت، چارهگری، دها، شطارت، فراست، فطنت، کیاست، هشیاری، هشیاری، هوش، هوشمندی، هوشیاری ≠ پخمگی
مالاندیشیفرهنگ مترادف و متضاداحتیاط، بصیرت، حزم، دوراندیشی، عاقبتاندیشی، عاقبتبینی، عاقبتنگری، مالبینی