26 مدخل
۱. سند پرداخت، حواله، حواله پرداخت ۲. بخشش، عطیه
۱. خطور کردن، ملهم شدن، در دل افتادن ۲. حواله شدن ≠ برات کردن
خبرخوش، مژدگانی، مژده، نوید ≠ انذار
خبر خوشدادن، مژده دادن
آدمیت، انسانیت، مردمی ≠ حیوانیت
بشارتدهنده، مبشر، مژدهرسان ≠ نذیر
بشارت، مژده، نوید
بشارترسان، بشیر، مژدهرسان، نویدبخش
بشارت، خبر خوش، مبارکخبر، مژدگانی، مشتلق، نوید، وعده، وعید