بارفرهنگ مترادف و متضاد۱. پاس، دفعه، مرتبه، مرحله، مره، نوبت، وعده، وهله ۲. بر، ثمر، ثمره، حاصل، محصول، میوه ۳. بنه، توشه، حمل، محمول، محموله ۴. شرفیابی ۵. رستوران، کاباره، مشروبفروشی
بار دادنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بر دادن، ثمردادن، میوه دادن ۲. کود دادن ۳. اجازه شرفیابیدادن، اجازه ورود دادن، اذن دخول دادن ≠ باریافتن
سهمفرهنگ مترادف و متضاد۱. بهر، بهره، حصه، قسمت، نصیب ۲. بیم، ترس، دهشت، خوف، هراس، هول ۳. هیبت، شکوه ۴. هیمنه، جذبه ۵. پیکان، تیر، خدنگ، فلش ۶. قرعه
سفتهفرهنگ مترادف و متضاد۱. سند دین، فته طلب ۲. دستلاف، دشت، سودای اول (فروشنده) ۳. تیر، پیکان ۴. نیزه ۵. محکم ۶. ستبر، غلیظ ۷. سوراخ (سنگهای قیمتی) ۸. سخن بکر
تازهفرهنگ مترادف و متضاد۱. جدید، مدرن، نو ≠ کهنه ۲. ابتکاری، بدیع، بکر، طرفه ۳. نوظهور، نوین ۴. اخیر، موخر، متاخر ≠ دیرینه، قدیم، کهن، کهنه ۵. اکنون، حالا، اینک، الان ۶. باطراوت، شاداب
آبفرهنگ مترادف و متضاد۱. ماء ۲. مایع ۳. شیره، عرق، عصاره، عصیر ۴. حل، محلول ۵. ذوب ۶. خوی ۷. بزاق، آبدهان ۸. منی ۹. بحر، دریا، یم ۱۰. زهاب، ۱۱. آبرو، حیثیت، شرف، عزت ۱۲. تری، تازگی،