بزهفرهنگ مترادف و متضاد۱. اثم، خطا، خطیئه، ذنب، گناه، معصیت ≠ ثواب ۲. تقصیر، جرم، جنایت ۳. حیف، جور، ستم
بچهفرهنگ مترادف و متضاد۱. اندکسال، خردسال، صغیر، طفل، فرزند، کمسال، کمسن، کودک، نابالغ، نارسیده، نوباوه، نوزاد ≠ کبیر ۲. جوان، بالغ ۳. مرد ۴. پیر ۵. همکار، همشاگردی، رفیق ۶. کمتجربه،
تافرهنگ مترادف و متضاد۱. راس، لغایت، مادام ۲. دانه، شمار، عدد، تحفه، دست، طاقه، قلاده، لنگه، واحد ≠ جفت ۳. چین، ۴. لا، ورق ۵. جفت، عدیل، لنگه، مانند، مثل، نظیر، همسنگ، همانند، همسان،
بزهکار، بزهکارفرهنگ مترادف و متضادبزومند، تبهکار، خاطی، خطاکار، عاصی، عصیانگر، گناهکار، مجرم، مذنب، مقصر ≠ بیگناه
مجرمفرهنگ مترادف و متضادبزومند، بزهکار، تبهکار، تردامن، خاطی، خطاکار، گناهکار، گنهکار، مذنب، مقصر ≠ بیگناه