برانداز کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. دید زدن، دیدن، ورانداز کردن ۲. نگاه سطحی کردن، نگاه کردن ۳. برآورد کردن، تخمین زدن، سنجیدن
ساقط کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. برانداختن، برکنار کردن، معزول کردن ۲. انداختن، افکندن، سقط کردن، از بین بردن، زایل کردن