خارجفرهنگ مترادف و متضاد۱. برون، بیرون ≠ درون ۲. بیگانه ۳. خارجه ≠ داخل، داخله ۴. تحصیلاتعالیحوزوی، سطح عالی فقه
خروجفرهنگ مترادف و متضاد۱. برون شد، بیرونرفت، برونرفت ۲. سرکشی، قیام، طغیان، عصیان ۳. بیرون آمدن، بیرون شدن، خارج شدن، در آمدن ۴. طغیان کردن، عصیان ورزیدن ≠ دخول
بیرونیفرهنگ مترادف و متضاد۱. برونی، خارجی ≠ درونی، اندرونی ۲. ظاهری ≠ باطنی ۳. بیگانه، خارجی، غریبه ≠ آشنا، خودی