برقفرهنگ مترادف و متضاد۱. آذرخش، صاعقه ۲. الکتریسیته، کهربا ۳. بارقه، جرقه ۴. الکتریک ۵. تلالو، جلا ۶. درخشش، درخشندگی ۷. سریع، باسرعت، برقآسا
برفرهنگ مترادف و متضاد۱. احسان، خوبی، نیکوکاری، نیکی، نیکویی ≠ سیئه ۲. صدق، صلاح ۳. طاعت ۴. بخشش، عطیه
اسبابفرهنگ مترادف و متضادآلات، آلت، ابزار، اثاث، برگ، بساط، تجهیزات، جمعیت، دستگاه، رخت، سامان، شرایط، علل، لوازم، وسایل، وسیله